یک ماه یا همین حدود پیش ، من به این نمودار جذاب توسط Quant Fundstrat ، Sam Doctor رسیدم.
آنچه که نمودار ادعا می کند این است - به نوعی یک قیمت براق وجود دارد که بیت کوین در آن به طور تاریخی در بالا معامله کرده است. او با استفاده از یک قیمت متوسط/قیمت متوسط 1. 8 برابر (آخرین تلاش جدید برای متناسب با ارزش نسبی چند برابر با قیمت بیت کوین) ، او فکر می کند بیت کوین (BTC-USD) باید در تجارت باشد~36K $ تا سال 2019 YE.
در اینجا فرضیات اساسی پایان نامه پزشک آورده شده است:
در حالی که P/BE می تواند یک شاخص روانشناختی مهم باشد ، من نسبت به هر کسی که از این متریک به عنوان یک شاخص اساسی استفاده می کند ، به شدت احتیاط می کنم. در حقیقت ، بر خلاف کالاها ، میانگین قیمت Breakeven بیت کوین احتمالاً هیچ نوع ارزش اساسی بیت کوین را ندارد.
اقتصاد معدن بیت کوین متفاوت است
مفهوم قیمت Breakeven بیت کوین به عنوان یک سطح پشتیبانی از دنیای کالاهای معمولی ناشی می شود که اعتقاد بر این است که قیمت ها با هزینه تولید هدایت می شوند. با کالاها ، برنامه های عرضه و تقاضا انعطاف پذیر هستند و منحنی زیر تقاضای زیر ممکن است اعمال شود:
در این زمینه ، محاسبه Breakeven تولید کنندگان از آنجا که تولید جمعی آنها ، همراه با تقاضا ، مهم است ، منجر به کمبود/مازاد می شود که به نوبه خود بر قیمت ها به سمت بالا/رو به پایین تأثیر می گذارد.
از طرف دیگر بیت کوین دارای یک برنامه عرضه ثابت است که به نظر می رسد:
از آنجا که عرضه بیت کوین از نظر ریاضی تعیین می شود (میزان دشواری آن هر دو هفته یکبار تنظیم می شود یا در پاسخ به رشد قدرت هش) ، منحنی عرضه آن کاملاً غیرقانونی است. در نتیجه ، نمودار تقاضای عرضه بیت کوین احتمالاً چیزی شبیه به این است:
بنابراین ، واقعاً آیا معدنکار متوسط حتی شکسته می شود یا نه بی ربط است. با خروج از معدنچیان سودآور ، مشکل در پاسخ تنظیم می شود تا اطمینان حاصل شود که عرضه با برنامه از قبل تعیین شده از نظر ریاضی است.
بنابراین ، برنامه عرضه بیت کوین تا زمانی که کمترین هزینه تولید کننده در تولید باقی بماند ثابت است.
تئوری شماره 2 Breakeven - نظریه طبقه "کمترین هزینه"
یک تئوری جالب دیگر که توسط JPMorgan مطرح شده است این بود که مهمترین Breakeven این است که کمترین تولید کننده هزینه ، یعنی یک معدنچی کم هزینه چینی که از هزینه های انرژی فوق العاده کم از طریق PPA بهره می برد.
این امر با توجه به غلظت قدرت هش در شبکه بیت کوین ، که بیشتر آنها از استخرهای معدن چینی است ، منطقی است.
با استفاده از تعرفه تخفیف~0. 03 دلار در کیلووات ساعت ، کمترین هزینه معدنچی احتمالاً در یک منطقه کم هزینه در چین با یک دستگیره واقع شده است~3200 دلار در هر سکه.
حال اگر همه معدنچیان دیگر از آنجا خارج شوند ، شماره Breakeven به آن سقوط می کند~1750 دلار. با این حال ، اگر این اتفاق بیفتد ، من فکر می کنم که هزینه حاشیه واقعی در نهایت تقریباً صفر خواهد بود زیرا مشکل به سمت پایین برای جبران خسارت تنظیم می شود. اکنون بعید است که هزینه حاشیه صفر اتفاق بیفتد زیرا موانع صفر برای ورود نیز وجود خواهد داشت ، بنابراین 1،750 دلار Breakeven برای من عادلانه به نظر می رسد.
نه ، بیت کوین نه تنها 1750 دلار ارزش دارد
من دو سال یا چند سال پیش به یاد می آورم که نظر اجماع این بود که روغن یک کف پیدا می کند~50 دلار یا در جایی که نقطه شیل Breakeven قرار دارد.
با عقب نشینی ، این تماس معلوم شد که در آن واقع شده است. اکنون ، من فکر می کنم همان منطق در مورد بیت کوین اعمال می شود ، یعنی زیر یک Breakeven خاص ، معدنچیان (تولید کنندگان) بی سود خواهند شد و منجر به کمبود عرضه (بیت کوین) در حال سیل بازار و بازگرداندن تعادل می شوند.
در اینجا دو نقص کلیدی در این منطق وجود دارد - 1) منحنی عرضه بیت کوین ، برخلاف روغن ، غیرقانونی و از پیش تعیین شده است ، و 2) معدنچیان بیت کوین "تسهیل کننده" تولید بیت کوین هستند ، نه تولید کنندگان.
نقص شماره 1 - بیت کوین به اندازه زمین غیرقانونی است
در دراز مدت ، بهترین موازی که می توانم برای منحنی عرضه کاملاً غیرقانونی بیت کوین فکر کنم زمین است. در اینجا تصویری از منحنی عرضه کاملاً غیرقانونی زمین آورده شده است.
مانند بیت کوین ، در دراز مدت ، زمین نمی تواند "تولید شود" ، یعنی یک منبع ثابت وجود دارد. این باعث می شود منحنی عرضه بلند مدت کاملاً عمودی باشد زیرا تولید زمین دیگری وجود ندارد.
لازم به ذکر است که برخلاف زمین ، منحنی عرضه بیت کوین باید به طور طبیعی در دراز مدت به سمت چپ تغییر کند زیرا بخشی از عرضه به ناچار یا با گذشت زمان از بین می رود یا از بین می رود. این منجر به یک جنبه تورم منحصر به فرد برای بیت کوین می شود.
از طرف دیگر کالاهایی مانند نفت و طلا دارای منحنی عرضه الاستیک هستند (به منحنی هزینه نقدی طلا در زیر مراجعه کنید).
این مهم است - برنامه عرضه بیت کوین را نمی توان "تولید کنندگان" (معدنچیان) دستکاری کرد و بنابراین ، از نظر من ، تجزیه و تحلیل Breakeven با بیت کوین معنی ندارد. علاوه بر این ، به دلیل مکانیسم تشویقی داخلی بیت کوین ، همیشه باید بازیگران منطقی اقتصادی وجود داشته باشند که مایل باشند قدرت هش را به شبکه قرض دهند و بنابراین ، یک تئوری طبقه "کمترین هزینه تولید کننده" بعید است که آب را نگه دارد.
نقص شماره 2 - معدنچیان بیت کوین تولید کننده نیستند
بر خلاف کالاها ، معدنچیان بیت کوین هیچ کنترلی بر عرضه کلی بیت کوین ندارند. تا کنون ، عرضه بیت کوین برنامه از پیش تعیین شده خود را دنبال کرده است (به تصویر زیر مراجعه کنید).
در همین حال ، میزان نرخ هش اضافه شده به شبکه بیت کوین به میزان قابل توجهی افزایش یافته است.
در حالی که ماینرها نمی توانند عرضه کلی را کنترل کنند، می توانند سهم خود از پاداش بلاک را با افزایش سهم خود از نرخ هش کلی کنترل کنند. این نشان میدهد که یک استخر استخراج که بخش بزرگی از قدرت هش شبکه را کنترل میکند، میتواند سهم خود از بیت کوین را کنترل کند، اما عرضه کلی ثابت باقی میماند.
علاوه بر پاداش بلاک، ماینرها برای تأیید یک تراکنش در شبکه هزینه هایی نیز دریافت می کنند. بخش کارمزد بر اساس عرضه-تقاضا تعیین میشود، یعنی اینکه یک فرستنده چقدر مایل به پرداخت است در مقابل مقداری که ماینر مایل به پرداخت است.
تاکنون، شواهد کمی از اینکه استخراجکنندگان با افزایش کارمزد تراکنشها، سهم بیشتری از استخر را به دست آوردهاند، دیدهایم. در واقع، درآمد کلی استخراج به ازای هر سکه تولید شده، با تغییرات پله ای به سمت پایین در راستای نصف شدن بلاک، ثابت مانده است.
(منبع: Blockchain. info, Author Estimates)
نتیجه - نقطه سربه سر را نادیده بگیرید، همه چیز در مورد تقاضا است
در حال حاضر، استخراج بیت کوین مطمئناً یک ملاحظات مهم با توجه به شبکه کلی است. با این حال، من معتقدم که یک رویکرد سربه سر ممکن است وزن کمی برای پیش بینی قیمت بیت کوین در آینده فراتر از یک شاخص صرفا روانشناختی داشته باشد.
در واقع، من تجزیه و تحلیل خودم را در مورد هزینه تئوری تولید یک سکه با استفاده از Antminer S9 که در ژانویه 2018 با مفروضات سربه سر معمولی ("BE") و کمترین حد سرک ("LBE") خریداری شد، انجام دادم.
(منبع: برآورد نویسنده)
برآوردهای من حاکی از یک نقطه سر به سر است~8. 2 هزار دلار برای یک ماینر معمولی و~3. 3 هزار دلار برای یک ماینر کم هزینه. این مطمئناً پیامدهایی برای نامهای مرتبط با تجهیزات ماینینگ دارد (اطلاعات بیشتر در این مورد در مقاله آینده)، اما در مورد مسیر قیمت بیت کوین، من کمی شک دارم.
(منبع: برآورد نویسنده)
به طور کلی، من دو نقص کلیدی در رویکرد ارزش گذاری کف سربه سر پیدا می کنم - 1) منحنی عرضه بیت کوین، بر خلاف نفت، غیرکشش و از پیش تعیین شده است، و 2) استخراج کنندگان بیت کوین "تسهیل کننده" تولید بیت کوین هستند، نه تولید کننده.
تا زمانی که هر دوی این ایرادات به اندازه کافی مورد توجه قرار نگیرند، خریدن از روایت «طبقه شکسته» بیت کوین برای من سخت است. سرمایه گذاران بیت کوین - مستقیماً یا از طریق اعتماد (OTC:GBTC) - باید روی محرک های سمت تقاضا متمرکز شوند.
من در مورد محرک های بلندمدت بیت کوین (مستقیم یا از طریق GBTC) مثبت هستم. صبور باشید و با این قیمت ها جمع آوری کنید.