دلیل اینکه ایران بسیار سرکوبگر است

  • 2021-06-20

روحانیون شیعه در قرن های اولیه هرگز نمی توانستند یک سیستم مزاحم را تصور کنند.

An Iranian flag at half mast

او جمهوری اسلامی ایران طولانی تر از آن است که هر کسی حق انتظار داشته باشد. امروزه انقلابهای بزرگ نادر است ، زیرا انقلابها نیاز به اعتقاد ناخوشایند دارند که دنیای دیگری امکان پذیر است. در سال 1979 ، هنگامی که روحانیون قدرت را در تهران گرفتند ، دنیای دیگری امکان پذیر بود. این دنیایی است که ایرانیان هنوز در آن زندگی می کنند. به نظر نمی رسد که تعداد آنها بزرگ و ظاهراً در حال رشد باشد. پس از یک زن 22 ساله به نام ماهسا امینی در 16 سپتامبر پس از دستگیری به دلیل پوشیدن روسری خود به طور نامناسب ، اعتراضات ضد دولتی که در سراسر کشور گسترش یافته بود ، در بازداشت پلیس درگذشت.

چهل و سه سال پس از تأسیس آن ، جمهوری اسلامی با رژیم سرکوبگرانه و اسکلروتیک دیگر تصفیه می شود. آنچه باعث می شود سیستم ایران متفاوت باشد - تفکر ، حتی - قوس تراژدی آن و نقش غیرمعمول ای که توسط یک آموزه کلامی کاملاً جدید بازی می کند. در ابتدا ، انقلاب اسلامی محبوب بود. در غیر این صورت ، موفق نمی شد. سکولاریزاسیون تهاجمی تحت شاه در دهه 1960 و 70 بی اعتبار بود و میلیون ها ایرانی برای الهام بخش به نمادها ، مفاهیم و رهبران اسلامی روی آوردند. اگر پروژه غربی شدن شاه مشکل بود ، شاید اسلام بتواند راه حل باشد. و با این حال ، این راه حل یک شکل عجیب و غریب را به خود اختصاص داد ، که نارضایتی امروز را پیش بینی کرد: حاکمان جدید ایران سیستمی را بسیار مزاحم تر از روحانیون قرن های قبل ایجاد کردند که تاکنون تصور می کردند.

اگر کسی بتواند هدف اصلی انقلاب آیت الله روح الله خمینی را خلاصه کند ، به سادگی حفظ اسلام بود. خمینی در تأثیرگذارترین رساله خود ، دولت اسلامی که در سال 1970 منتشر شد ، نوشت: "حفظ اسلام حتی از دعا مهمتر است" - اگر ادعای مبهم و مبهم عجیب باشد. با این حال ، در عمل ، این به معنای چیزی کاملاً خاص بود. برای خمینی ، اسلام فقط از طریق دولت اسلامی می تواند "حفظ شود". و این به نوبه خود ، فقط در صورتی امکان پذیر بود - یعنی روحانیون متخصص در فقه اسلامی - دولت را به عنوان سرپرست اسلام رهبری می کردند.

دلیل این رژیم اسلامی می تواند آنقدر غیر اسلامی-عضله و مطلق گرایانه-به نظر برسد زیرا این کار را بدون سابقه در تاریخ اسلام انجام داده است. آنچه به عنوان ویلایات الفقیه یا "سرپرستی حقوقدان" شناخته شد ، با قدرت روحانی و اجرایی ازدواج کرد و آنها را در نوعی ایدئولوژی فرانکنشتاین در هم تنیده بود. در خلافت های بزرگ اسلامی دوران پیشرو ، سیستم حقوقی غیرمتمرکز بود و دسترسی به دولت محدود بود و روحانیون از استقلال قابل توجهی برخوردار بودند. آنها به عنوان نگهبانان شرع ، قانون خدا ، آنها تفسیر كردند كه چگونه آن را به عنوان كدهای جنایی ، قراردادهای تجاری و وراثت متنوع می كند. اما این روحانیون هرگز به طور مستقیم حکومت نکرده بودند. درعوض ، خلیفه - که در بیشتر موارد ، به عنوان یک محقق مذهبی آموزش دیده نبود - مسئولیت اجرای قوانین و تدوین موارد جدید در مورد موضوعاتی بود که صریحاً تحت پوشش شریعت قرار نگرفتند. در ایران انقلابی ، چنین تمایزاتی به این نتیجه می رسد که یک عنصر فرقه ای به ویژه به ترکیب اضافه می شود. روحانیون ایران ، مانند اکثریت قریب به اتفاق ایرانیان ، بخشی از شاخه شیعه اسلام بودند. آنها تکریم تاریخی شیطیس را برای روحانیت می گیرند و آن را با تصور مدرن از دولت فیوز می کنند.

تا زمانی که امپراتوری صفوید در قرن شانزدهم در ایران پدیدار نشد ، مسلمانان شیعه عمدتاً به عنوان اقلیت ها تحت حاکمیت سنی زندگی می کردند. از آنجا که شیعیان به ندرت در موقعیتی برای حاکمیت بودند ، دکترین شیعه نسبتاً کمی در مورد اعمال مناسب قدرت سیاسی برای گفتن نسبتاً کمی نداشت. شییاس معتقد بود که اقتدار مشروع در فرزندان پیامبر اکرم ، برخلاف سنی ها ، که - در تئوری ، اگر لزوماً در عمل باشد - رهبران خود را از طریق یک فرایند مشاوره انتخاب می کرد. از همه مهمتر ، سنت شیعه اظهار داشت كه امامان در خط پیامبر به طور الهی از خطا در امور کلامی محافظت می شوند.

مشکل این بود که دوازدهم از این امامان در قرن 10 به غرق شدن رفتند. او امام پنهان و هنوز هم هست. از آنجا که وی به قدرتهای معصوم تفسیر مذهبی وقف شده بود ، عدم حضور وی روحانیت شیعه را از منبع اقتدار خود محروم کرد و آنها را - البته با برخی استثنائات قرن ها بعد - به سیاست استعفا سیاسی هدایت کرد. همانطور که محمد فادل دانشمند حقوقی اسلامی در مقاله آینده یادداشت می کند ، "همه امیدها برای تحول سیاسی به آینده ای نامشخص و آخرالزمانی واگذار شد."

برای خمینی ، آینده در سال 1979 وارد شد. هر تعداد سؤال در مورد چگونگی حاکمیت قانونی در حالی که امام در غرق شدن بود ، حل نشده بود. خمینی پاسخی را ارائه داد - مسئولیت های امام غیرقانونی این بود که در واقع به فقها واگذار شود و سپس به طور خاص به فقهای. همین اتفاق افتاد که خمینی آن حقوقدان بود.

در انصاف با خمینی ، هنگامی که او سخنرانی هایی را ارائه می داد که هسته اصلی دولت اسلامی را تشکیل می داد ، احتمالاً او این احتمال را کاملاً سرگرم نکرده است که ، یک روز ، او پیروزمندانه به تهران بازگردد و فرصتی برای اجرای ایده های خود بدست آورد. فراتر از نوع طراحی مبهم که فرد تمایل به انجام آن در تبعید دارد ، خمینی مشخصات کمی در مورد چگونگی اداره وی در واقع ارائه داده بود. برخی از این ابهام استراتژیک بود. او و هوادارانش برای جلوگیری از ترساندن متحدین چپ گرا و لیبرال در ماه عسل انقلاب ، لبه های سخت تر حکومت حقوقی را پایین آوردند.

ایده ها مهم هستند. ایدئولوژی باعث شد انقلاب اسلامی ایران امکان پذیر باشد. اما ایده ها به طور کامل در خلاء شکل نمی گیرند. ایده های غیرمعمول به طور معمول محصول موقعیت های غیرمعمول است. همانطور که شاید همه آموزه های سیاسی وجود داشته باشد ، رادیکالیسم بی نظیر فلسفه دولت خمینی واکنشی به آنچه پیش از این بود ، بود. شاه فقط هیچ دیکتاتور نبود. او فوق العاده وحشیانه بود. بیش از این ، او خود را به عنوان مدرن ساز اقتدارگرا ، مانند کمال آتاترک ترکیه قبل از او ، که اسلام را به اندازه کاهش می داد و جامعه را در خطوط کاملاً سکولار سازماندهی می کرد - با پشتوانه غربی ها ، نه کمتر. حمله ارکستر شده به اسلام که بسیاری از ایرانیان درک می کردند با واقعیت ناگوار یک کودتای پشتیبانی شده از سیا که نخست وزیر منتخب دموکراتیک را در سال 1953 برکنار کرده بود ، بدتر شد و از این طریق شاه را بالا برد.

خمینی، همراه با تعداد فزاینده ای از روحانیون محافظه کار و عوام، به این باور رسیدند که اسلام در خطر نابودی قرار دارد. اگر به اندازه حفظ اسلام در خطر بود، باید اقدامات استثنایی و در صورت لزوم با اخم و اخم صورت می گرفت. این امر به توضیح این نکته کمک می کند که چگونه خمینی احتمالاً می تواند اعلام کند که ولایت مطلقه حکومت اسلامی «مهمترین احکام الهی است... و بر همه احکام مشتق شده، حتی بر نماز، روزه و حج مکه، اولویت دارد»."در زمان و مکان دیگری، این به عنوان شعارهای بیهوده، یا بدتر از آن، بدعت رد می شد.

رادیکالیسم کی هومینی واقعی و عمیقا احساس می شد. گلایه های او مشروع بود. اما ماهیت کامل کننده دیکتاتوری آینده از پیش مقدر نبود. یک ماده دیگر لازم بود. آن چیز دیگری، دولت مدرن بود، با تمام شکوه و شکوه گسترده و طاقت فرسا. تا قرن بیستم، دولت ها به سادگی نمی توانستند به معنای کامل کلمه استبدادی باشند. ظرفیت بوروکراتیک، تکنولوژیکی و نظارتی آنها محدود بود. حتی در زمان مستبدان، مردم عادی هنوز هم می‌توانستند زندگی نسبتاً آزاد داشته باشند، زیرا دولت تنها می‌توانست تا کنون شاخک‌های کنترل خود را گسترش دهد. معرفی دولت-ملت هر گونه محدودیتی را از بین برد. رهبران می توانند نه تنها بر حکومت بلکه بر جامعه نیز به دنبال سلطه باشند. آنها نه تنها می خواستند رفتار شما را تغییر دهند. آنها می خواستند نحوه درک شما از جهان را تغییر دهند.

اگر دولت قدرتمند شاه همان چیزی بود که اسلام را تهدید می کرد، یک دولت قوی - و حتی شاید قوی تر - باید از آن در برابر دشمنان خود در داخل و خارج از کشور محافظت می کرد. این گستردگی در خصلت انقلاب هاست، زمانی که موفق می شوند. آنها رویدادهای شگفت انگیزی هستند. همانطور که استاد باسابقه برکلی، حمید الگار، یک بار، شاید با اشاره ای هذل آمیز، استدلال کرد، انقلاب ایران «مهمترین، امیدوارکننده ترین و عمیق ترین رویداد در کل تاریخ معاصر اسلامی بود». اما بسیاری از انقلاب ها بسیار شگفت انگیز هستند. از آنجا که آنها با بی عدالتی بزرگ مبارزه می کنند و به نوبه خود نوید یک نظم مجدد بزرگ را می دهند، انقلاب ها نمی توانند دولتی قوی تر از کشوری را که می خواهند نابود کنند، ایجاد کنند.

طنز این است که روحانیون به خوبی از این دام ها آگاه بودند. همانطور که سعید ارجمند، جامعه شناس ایرانی آمریکایی می نویسد، دیدگاه اولیه خمینی «دولت پژمرده» بود. چه خوب و چه بد، این انگیزه ضد استبدادی در اسلام نهفته است. در پاییز 1979، در اوایل و روزهای پر سر و صدا، خمینی مشاهده کرد که «دیکتاتوری بزرگترین گناه اسلام است». در این مورد، او لزوماً اشتباه نمی کرد. اما برای آیت الله و وارثانش، دولت مدرن - با تمام قدرتش - بسیار جذاب بود.

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.