سفیر زامبیا، نیکلاس کاباسو در مورد بازارهای سرمایه در حال توسعه.
با ماهیت پیچیده تجارت جهانی، فعالیت های اقتصادی به شدت به یکدیگر وابسته هستند و هیچ فعالیت اقتصادی به تنهایی وجود ندارد. فرهنگ ها و جوامع در واکنش خود به توسعه اقتصادی اجتماعی بسیار سیال باقی می مانند. در همین راستا، خانههای تجاری در سرتاسر جهان به طور مکرر شیوههای تجارت خود را با استقبال از پیشرفتهای فراوان در اطلاعات و فناوری بازبینی میکنند.
در بعدازظهر 4 اکتبر، من این افتخار را داشتم که در میان نمایندگان شرکت کننده در یک جلسه فراگیر با بورس اوراق بهادار ژوهانسبورگ (JSE) در مورد توسعه بازارهای سرمایه شرکت کنم. در طول جلسه، یکی از نمایندگان سوالی در مورد چگونگی توسعه بازار سرمایه (یعنی بازارهای مبادله) مطرح کرد. فکر کردم سوال خوبی بود، که در ادامه بحث هوشمندانهای را برانگیخت، بنابراین میخواهم چند فکر را در این رابطه به اشتراک بگذارم.
شروع با بازار ارز، مانند هر بازار دیگری، بسیار واکنش پذیر است. این نشان می دهد که وجود آن صرفاً به در دسترس بودن بازیگران مالی بستگی دارد که به طور کلی به دنبال ارضای آرزوهای مالی خود هستند. همانطور که گفته شد، بلوغ کامل بازارهای ارز به عوامل خارجی زیادی بستگی دارد که به طور کلی می توان گفت که محرک رشد آن است.
(نمایندگان و سفرای خارج از بورس ژوهانسبورگ)
در حال حاضر بزرگترین بازار مبادله آفریقا JSE است که هم از نظر سطح نقدینگی و هم از نظر تعداد نهادهای فهرست شده به عنوان بزرگترین صرافی است. با این حال، ما باید بر این واقعیت تأکید کنیم که برای JSE ارتقاء به قد و قامت پنج بزرگ، یک فرآیند رشد اقتصادی بود و نه صرفاً یک رویداد. من آنچه را چهار رکن رشد بازار مبادلات می نامم دسته بندی کرده ام تا زمینه ای برای این وبلاگ فراهم کنم. چهار رکن عبارتند از:
1. رشد اقتصادی پایدار
یک همبستگی مثبت قوی وجود دارد که نشان می دهد رشد اقتصادی پایدار همراه با کنترل های مبادله امنیتی قوی منجر به رشد در بازارهای مبادله می شود. رشد اقتصادی به عنوان ترکیبی از متغیرهایی مانند مصرف خانوارها ، سرمایه گذاری های خصوصی ، سیاست مالی و صادرات خالص اندازه گیری شده است. اگر این بازیکنان مربوطه سطح تولید خود را افزایش دهند ، اقتصاد به طور ایده آل رشد خواهد کرد. از آنجا که این بازیکنان انفرادی به دنبال افزایش بازده خود هستند ، منجر به پیچیدگی نیازهای مالی آنها می شود. به عنوان مثال ، با افزایش تولید خانوارها ، برخی به دنبال نجات هستند در حالی که برخی دیگر از وسایل کوچک به دنبال وام گرفتن هستند. خانه های تجاری ممکن است بخواهند منابع فوری کمتری خود را به سمت فوری تر تغییر دهند و دیگران ممکن است صرفاً گسترش حوضه تجاری خود را گسترش دهند. بسیاری از بازیکنان دیگر صرفاً به دنبال قمار هستند. و در این آرزوها یکی از عناصر که حاکی از همه رفتار این بازیکنان است ، عدم قطعیت یا خطر است و بنابراین در آنجا مشاغل را برای تحقق بخشیدن قرار می دهد. این دیدگاه ساده گرایانه به توضیح نوع پیچیدگی مالی کمک می کند که اقتصاد با افزایش فعالیت های اقتصادی افزایش می یابد. و این پیچیدگی نیازهای مالی است که پنجره رشد را برای بازارهای مبادله باز می کند.
در مقایسه با جمهوری آفریقای جنوبی که کل تولید ناخالص داخلی آن 524 میلیارد دلار در سال 2010 گزارش شده و بزرگترین اقتصاد آفریقا را در اختیار دارد ، تولید ناخالص داخلی زامبیا تنها 20 میلیارد دلار اسیر شد. توجه کنید که بازده اقتصادی به خوبی با نرخ سرمایه در JSE و LUSE صحبت می کند. به دلیل تولید اقتصادی پایین ما که بخشی از سهم بازیکنان مختلف را منعکس می کند ، میزان فعالیت های مالی را در بورس منعکس می کند. علاوه بر این ، تعداد نهادهای ذکر شده با سطح تولید اقتصادی متفاوت خواهد بود. مخالف این پیشینه است که مدیران سرمایه گذاری در خانه های مختلف نهادی مانند صندوق های بازنشستگی ، خانه های جبران خسارت و سرمایه گذاری به شدت با گزینه های سرمایه گذاری موجود در اختیار خود قرار می گیرند. این امر منجر به جمع آوری وجوه در میان تقاضای زیاد و در نتیجه ایجاد پول های گران قیمت شده است. بنابراین ، اجازه ارتباط پایدار از فعالیت های اقتصادی برای جریان بالا با تأمین کنندگان و پیمانکاران فرعی و پایین دست با کانال های توزیع و بازاریابی که همگی توسط بازارهای مالی تاج گذاری شده اند بسیار مهم است.
2. حاکمیت شرکتی
اعطا می شود که غرور و افتخار خود را در رشد نهاد تجاری خود ، بیشتر از این ، اشتباه نیست ، چنین غرور و افتخار تصویر بزرگتر برای مدیریت خوب شرکت ها به عنوان مثال. اداره یک نهاد با اعضای خانواده یا اقوام غیرمجاز ، ناسازگاری در ارسال بازده سالانه یا عدم افشای کافی شرکت ها در گزارش های منتشر شده. علاوه بر این ، عدم وجود ابزارهای نظارت دقیق نظارت بر شرکتها توسط مقامات ثبت شده در این نهادها ، تأثیر منفی بر رشد بازارهای مبادله داشته است. بدتر از این ، پیگیری کسانی که در بخش غیررسمی هستند که در حال حاضر ستاره های رو به رشد اقتصاد ما باقی مانده اند ، تقریباً غیرممکن است. بنابراین ، از طریق آژانس های مختلف خود به دولت نیاز دارد تا از مکانیسم های نظارت برای مدیریت شرکت ها در کلیه نهادهای ثبت شده از جمله مشاغل کوچک و نوظهور استفاده کند. ظرفیت اضافی برای کارآفرینان کوچک لازم خواهد بود تا بتوانند در سازه های خوب و مبتنی بر مشاغل مستقر شوند.
3. مسئولیت اجتماعی شرکت
نزدیک به ستون دوم قطعه CSR است. در حال حاضر مسئولیت اجتماعی بودن به عنوان راهی برای نجات چهره با عموم مردم دیده می شود. با این حال ، مدارس فکری فعلی در مورد مسئولیت اجتماعی بودن از رویکرد متعارف تنها به دنبال تهیه جزوه ، به سمت بهبود و پایداری معیشت جوامع حرکت کرده اند. این محرک ، برای ارائه پروژه های اقتصادی و اجتماعی پایدارتر. بنابراین ، تمام خانه های تجاری باید به دنبال راه حل هایی برای نیازهای جوامع باشند که فقط به جوامع کمک نمی کنند بلکه فرصت های بازار دیگری را برای رشد تجاری خود فراهم می کنند. به عنوان مثال ، افزایش دسترسی به روستایی و پری شهری برای فناوری اطلاعات و ارتباطات ، افزایش سواد مالی برای افراد و غیره. این فعالیت های فروتنانه در زمینه دسترسی به جامعه ، بازار بالقوه ای را برای رشد تجاری پیشرفته فراهم می کند که متعاقباً همه پیوندهای مختلف تجاری را حفظ می کند. این امر به نوبه خود باعث گسترش سرمایه گذاری در مشاغل برای ضبط چنین بازارهایی خواهد شد.
بدون شک ، برنامه های CSR که با هدف کارآفرینی اجتماعی انجام می شود ، از نظر سرمایه ، نیروی کار ، کار داوطلبانه و زمان بهینه سازی منابع است.
4- آموزش خرده فروشی/آگاهی
بازارهای سرمایه برای معاملات بلیط های بزرگ مشهور هستند ، این به این معنی نیست که بگوییم بازیکنان کوچک جیب مانند شما و من نمی توانیم در بازار مبادله تعامل داشته باشیم. در حال حاضر میلیون ها معاملات هفتگی در مبادله برای کسانی که سهام خرید و فروش دارند معامله می شوند. با این وجود ، حجم هفته مشارکت خرده فروشی در هفته بسیار مورد نظر است. بنابراین ، بنگاه های مختلف کارگزاری سهام و مبادله اوراق بهادار باید سطح آگاهی را افزایش دهند که چرا بازارها وجود دارند و چگونه همه ما می توانیم جایگاه خود را در بازار پیدا کنیم. تلاش های اضافی باید در برنامه درسی مدارس متوسطه گنجانده شود تا جوانان را در معرض دید اولیه بازار بورس قرار دهد.
در پایان ، اجازه دهید من با بازگرداندن سخنان کوفی عنان پایان دهم که "تغییر یک روند است و نه یک رویداد". برای اینکه رشد در بازارهای سرمایه ما اتفاق بیفتد ، همه ما باید بدانیم که نقش ما چقدر مهم است و صرف نظر از اندازه جیب ما ، همه ما عناصر مهمی در کل زنجیره ارزش مالی هستیم. از طرف دیگر ، مدیران سرمایه گذاری باید به اخلاق سرمایه گذاری پایبند باشند و در تصمیمات خود به تصویر بزرگتر بازار نگاه کنند و در نتیجه از بحران بارش در بازار جلوگیری کنند.